لغت: کمامة
دهان بند بستن , پوزه بند بستن , محدود کردن , مانع فراهم کردن براي , شيرين کاري , قصه يا عمل خنده اور , دهان باز کن , پوزه , پوزه بند , دهان بند , دهنه , سرلوله هفت تير ياتفنگ , پوزه بندزدن , مانع فعاليت شدن