لغت: هريسة
خيسانده ء مالت , خمير نرم , خوراک همه چيز درهم , درهم وبرهمي , نرم کردن , خردکردن , خمير کردن , شيفتن , مفتون کردن , لا س زدن , دلربايي , حريره ارد ذرت , صداي مزاحم , پارازيت , خش خش , حريره اردذرت تهيه کردن , سفر پياده در برف , پياده در برف سفرکردن , احساسات بيش از حد