لغت: کآبة
تو رفتگي , گود شدگي , فرودافت , کسادي , تنزل , افسردگي , پريشاني , تاريکي , تيرگي , تاريکي افسرده کننده , ملا لت , دل تنگي , افسرده شدن , دلتنگ بودن , عبوس بودن , تاريک کردن , تيره کردن , ابري بودن(اسمان) , سودا , ماليخوليا , دلتنگي , گرفتگي , سودا زدگي , غمگين